فرایند رسیدن به اجرا و خودمانی ترش مجری شدن هر کسی در دنیای اجرا متفاوت است. فرایند مجری شدن من از دریچه بازیگری من می گذرد. سال 1396 ، یکی از دوستان من که بعدترها شد کارگردان یکی از برنامه های محبوب من یعنی توییتشر به من پیشنهاد اجرای یک برنامه استندآپ کمدی برای سایت آپارات را داد.
آن روزها خیلی علاقه ای به اجرا نداشتم اما قبول کردم و چندماهی گذشت و ما یک یا دوقسمت پیش ضبط را ضبط کردیم و نهایتا از ابتدای سال 1397 ، پس از پشت سرگذاشته شدن دهها جلسه اتاق فکر برنامه ، ضبط و پخش برنامه توییتشر در سایت آپارات آغاز شد. توییتشر خیلی سریع جای خود را در میان مخاطبان آپارات باز کرد و تا سال 1399 هم ادامه پیدا کرد. در این دوسالی که توییتشر میهمان خانه های مردم بود ، پربیننده ترین برنامه سال آپارات نام گرفت.
شخصیتی که من در توییتشر به اتفاق دوستان و همکارانم در اتاق فکر برنامه خلق کردم، نامش جاجو بود. یعنی جاج کننده . جاجویی که همه را نقد می کرد و شعارش این بود که نقد ممنوع است.
برد برنامه توییتشر تا آنجا پیش رفت که از سوی شبکه سوم سیما به تیم سازنده برنامه پیشنهاد ساخت یک برنامه انتقادی اجتماعی به نام چیز خاصی نیست داده شد. برنامه ای عصرها در این شبکه پخش می شد و مخاطبان بسیاری برای خود پیدا کرد. چیز خاصی نیست در سال 1397 در این شبکه پخش می شد.
نام شخصیت من در چیز خاصی نیست ، بهمن کوچیک نیست. یاد سیگار بهمن افتادید؟ ایرادی ندارد. کاراکتر من هم در یک دکه کار میکرد و به اتفاق روزبه معتمدی مجری این برنامه طنز انتقادی بود.
پس از چیز خاصی نیست ، توییتشر مجددا ادامه پیدا کرد و تا سال 1399 با پشتیبانی همکاران در تیم سازنده به یکی از محبوب ترین برنامه های سایت آپارات بدل شد.
دیدگاه خود را بنویسید